سلام!

چرا گریه می‌کنم؟

چون چند روز دیگه تابستون کوله‌بارشو می‌بنده و میره!

و این یعنی این‌که :

     *1. من و همه‌ی دانش‌آموزان باید بریم مدرسه

      *2. از این به بعد گفتن جمله« برو بخواب که صبح خواب نمونی» رو ساعت 12 از پدر مهربانمان خواهیم شنید.

      *3.  باید صبح‌های خیلی زود از خواب نازمان بیدار شویم

      *4. و در صبح به اون زودی، صبحانه بخوریم و چرت بزنیم

     *5. کجایید بازی‌هایی که یاور من در تابستان بودید؟!!!! یادتان به‌خیر!!!

      *6.باید درس بخوانیم و بخوانیم و بخوانیم

      *7. من کجام؟ این جا کجاست؟معلم چی می‌گه؟ ( زنگ اول شیفت صبح،در حالی‌که تازه خواب از سرم پریده!)

      *8. تکون دادن پرچم سفید برای معلم‌ها به دلیل عقب انداختن امتحان و ارفاق در برگمون و ...

      نه آقا، من صحبت نمی‌کنم به شرطی که بذارید هر چی دوست دارم بگم!!!

واااااااااااای چند روز بیش‌تر نمونده، نمی‌شه مهلتشو تمدید کرد؟

به نظرتون من رو این‌جا پیدا می‌کنن؟آره!!!

خوب پس با اجازتون، بنده برم خودم رو ( از لحاظ روحی و جسمی ) برای مدرسه آماده کنم.

میرم مدرسه

      میرم مدرسه

جیبام پره فندق و پسته